سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غایت خرد، اعتراف به نادانی است . [امام علی علیه السلام]

شنبه 87/5/26 ::: 9:44 عصر



و تنها خدا می داند که چقدر چشم انتظار آمدنش بودند. چشم انتظار که نه، دل انتظار... از آدم صفی (ع) تا خاتم نبی (ع)، از علی (ع) تا حسن عسگری (ع)، همه منتظر «او» بودند...همگی منتظر تحقق وعده ی حق جل و اعلی... منتظر «بقیة الله»...
دل اهل خانه ی سید سامراء را، غوغایی بی شکیب مسحور کرده. شوری است و شعفی ناگفتنی، که تنها در هاله ای از حیا در چشمان اهل ولا موج می زند...
نبض آفرینش، امشب از اینجا می زند...
گل نرگس و عطر یاس، اینجا جمع است...
نفس های به شماره افتاده ی زمین، فریاد می زند که لحظه ی طلوع دوازدهمین خورشید درخشان «آل یاسین» آمده است و زین پس بر مدار «او» می گردد و طواف می کند...
صبح، نزدیک است...
و تنها خدا می داند که چقدر چشم انتظار آمدنش هستند...
صبح، نزدیک است...
و تنها خدا می داند که چقدر چشم انتظار آمدنش هستیم...
چشم انتظار که نه، دل انتظار...

هَل اِلیکَ یَابنُ اَحمَدَ سَبیلٌ فَتُلقی...


 سلام علی آل یاسین...




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار




سه شنبه 87/5/22 ::: 11:22 عصر



کنج عاشقانه ی جهان را که سالها در جستجویش بودم... درست همین جا. گوشه ی ششم ضریح ارباب... و دل، بی تاب...
میلادش بهانه ای است که حوریب دوباره، دلش را بر درگاه حضرت « شبه رسول الله » عرضه کند. کرامتش بی شک، به کرامت عموی نازنین و بزرگوارش مانند است و دلربائیش، به پدر مهربان و آزاده اش...
زیاده نگویم که شاعر، بهتر از حوریب نگاشته است:

حسین (ع)، خود به عالمی دلبر است
وانکه بَرَد دل از حسین (ع)، اکبر است...


 




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار




سه شنبه 87/5/15 ::: 5:1 عصر



همه ی شبهای چهارشنبه ای که بر حوریب گذشت، یک طرف؛ این شب چهارشنبه، یک طرف دیگر... همه ی دلخوشی این دل ناخوش، همین شب چهارشنبه ای است که چشم آسمان تا سحر منتظر آمدن «قمر» و «تلالو» آن است... نه فقط قمر بنی هاشم، که ماه درخشان همه ی عالم اوست...
به یاد آن شب چهارشنبه ای که حیات حوریب از باب صاحب الزمان (عج)، به نیم نگاهی از سر محبت و مردانگی ات گره خورد و تا ابد در بین روشنای دل انگیز همان ضریح نقره فام و آبگون و عطر یاس بی مانندش، ماند و اسیر شد... نادیده، گرفتار کمند عشق تو شد و ماندگار آستان و درگاه علوی گونه ات...
با دلی که از باب ام البنین، اذن دخول می خواند و به حرمت نام «مادر سادات» اجازه می خواهد و در شب میلاد فرخنده ات، دست توسل به دامان بلند و آسمانی ات زده و مویه کنان می گوید « دخیلک یا اباالفضل(ع) »؛ چه میکنی؟!


دخیلک یا اباالفضل(ع)...


پ.ن.1 شادباش هر سه میلاد انوار علوی... حضرت ارباب عشق و علمدار و علی (ع) ثانی
پ.ن.2 به قول نازنینی: « همه یا شب می میرند یا روز... مشتاق کربلای تو شبانه روز! »
پ.ن.3 حضرت جانان! دریاب این دل را...




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار




سه شنبه 87/4/25 ::: 5:0 عصر



درون تهی گونه اش، منتظر «اولین» مهمان آسمانی است. از شوق آمدن این عالی ترین منظومه ی خلقت، جامه که نه، دیواره های سخت رکن یمانی خویش را بر مادری که به او پناه آورده، شکافته است. و حال، چشم های سیاهش به دامان پاکی می نگرد که «علی»(ع) را در آغوش دارد. گویا روح حقیقی را اکنون بر کالبدش دمیده اند. سه شبانه روز است که علی (ع) را در دل خود دارد و می بالد؛ که اگر مقام ابراهیم خلیل (ع) در بیرون دیواره های اوست، مقام علی (ع) در درون اوست...

 

اشهد ان علیا ولی الله




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار




سه شنبه 87/4/4 ::: 12:4 صبح



«لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ الله اُسوَةٌ حَسَنة»
و همه ی عالم و آدم و ملائکه و کائنات و حملة العرش الهی می دانستند که تنها گوهر ناب و دردانه ی وجود رسول و ثمره ی نازنین زندگی و عمرش، «تو» هستی...
آنکه از «نور» رسول خدا و همه ی عشق اوست و با او یکی است؛
آنکه به کلام نافذ و دلنشین احسن الخالقین، «کوثر» است؛
آنکه اصل و سرچشمه ی حیاست و نام زیبایش، با حیاترین کلمه ی آفرینش است؛
آنکه محبوبه ی  حق است؛
آنکه محجوبه به حجابِ برترین است؛
آنکه محدثه ی حدیث حضرت عشق است؛
آنکه حوراء انسیه است؛
آنکه نور در نور در نور است؛
آنکه ...
آنکه ...
آنکه ...
آنکه مادر «علمدار» است؛
«تو» هستی...
آمدنت مبارک، بهترین اسوه ی خدا...

 

اَللهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلمُکَ...

پ.ن.1 اَللهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلمُکَ...
پ.ن.2 «مادر»! این روزها، تنها تلخ خند و اشک است که بر چهره می دود. شب میلاد توست. دل کمی آرامش و قرار می خواهد. مثل همیشه ذکر لب های خسته اش «یا مَولاتی، یا فاطِمَةُ اَغیثینی»...




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار



<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

تبرک


بِسم الله الرَحمن الرّحیم


اَلّلهمَّ صَلِّ عَلی الصّدیقة فاطمَةَ الزّکیة حَبیبةَ حَبیبکَ وَ اُمّ اَحبائِکَ و اَصفیائِکَ الّتی انتَجَبتَها و فَضَّلتَها و اَختَرتَها عَلی نِساءِ العالمین. الّلهمَّ کُن ِ الطالبَ لَهَا ممَّن ظَلَمَها و اَستَخفَّ بِحَقّها و کُن ِ الثائِرَ الّلهمَّ بدَم ِ اولادها. الّلهمَّ و کَما جَعَلتَها اُمَّ اَئِمَةِ الهدی و حَلیلَةَ صاحِبِ الّلواء و الکَریمَةَ عندَ المَلِآء الاعلی فَصَلِّ علیها و عَلی اُمِّها صَلوةً تُکرِمُ بها وَجهَ ابیها محمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و تُقرُّ بها اَعیُنَ ذُرّیّتَها و اَبلِغهُم عنّا فی هذه الساعُةِ اَفضَلَ التّحیّةِ و السَلام...




نشان


گاه نگار - حوریب






آگاهی



 

عبور



نوا