سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این دلها همچون تن‏ها به ستوه آید ، پس براى آسایش آن سخنان گزیده حکمت را بجوئید از هر جا که باید [نهج البلاغه]

سه شنبه 91/12/15 ::: 10:14 صبح



دل هر روز در باران چشمهایش، «تو» را جستجو می کند...



باران بباران آسمان...




حوریب و () حرف دل موضوع: به «نگار»




سه شنبه 91/8/16 ::: 1:38 عصر



نه آن که حرفی نمانده و دغدغه های دل، در زیر آوارهای روزمرگی زندگی مدفون شده باشد؛
نه آن که دردی نمانده و سودای «تو» از دل رفته باشد؛
نه آن که غمی نمانده و حضورش از ژرفای جان رفته باشد؛
نه آن که پای رفتنش، آبله شده و از عبور مانده باشد؛
نه آن که خاطرش بی یادت، لحظه ای آسوده باشد...
نه...
«حوریب» با همه ی سختی اش، همه ی دردش، همه ی دوری اش، همه ی دلتنگی اش، همه ی غربتش، همه ی روزهای رفته اش، همه ی عمر گذشته اش، وام دار آن عهد متین پاییزی است...
که هر پاییز، زمان تجدید میثاق خون رنگ «دل» است...
که هر برگ زرد آلود و به خون نشسته و هر قطره ی باران پاییزی، برایش نهیبی از داغ پیمان اوست...
که فراموش نکرده است...
که هنوز بر سر پیمان است...



پائیزانه




حوریب و () حرف دل موضوع: به «نگار»




سه شنبه 91/2/26 ::: 10:15 صبح



اگر غزلی، گاه و بی گاه، خواسته و نا خواسته، بی پروا، خود را در گوشه ی دل می شکوفد؛
اگر بارقه ای، جسته و گریخته، آتشی پیوسته و بی امان، در دل می ریزد؛
اگر شوری، لحظه به لحظه، بی آن که رو به زوال رود، در جان جوانه می زند و می بالد؛
اگر تمنّایی، ذره ذره، کل وجود را می پیماید و در خلوت آرام و ساده ی دل، رخنه می کند؛
اگر عطری، آهسته آهسته، در خنکای سحر، مثل بوی سیب حرم، در حریم دل خانه می کند؛
اگر بارانی، قطره قطره، آرام آرام، بر چشم می نشیند؛
همه برای آن است که «تو»، پیش از آن که «دل» خواسته باشد، به او سلام می کنی...




حوریب و () حرف دل موضوع: به «نگار»




سه شنبه 90/12/16 ::: 12:55 عصر



عهد و پیمانی که در گذر زمان فراموش شود، کهنه شود، زنگار بگیرد، دست خوش فراز و فرود شود و گسسته گردد؛ عهد و پیمان نیست. دلی لایق وصال است که عهد و پیمان «تو» را، در کوران ابتلائات و در طوفان درد و رنج و بی تابی ها، چونان گنجینه ای دست نیافتنی، در ژرفنای اقیانوس وجودش، تازه نگه دارد. درست مثل راز سر به مُهرِ این همه سالِ عبور از «حوریب»...




حوریب و () حرف دل موضوع: به «نگار»




سه شنبه 90/11/11 ::: 11:0 صبح



هنوز هم که هنوز است؛ در گرماگرم حادثه ها، در کشاکش واقعه ها، در سراشیبی تنهایی ها، در گردنه ی بی کسی ها و غریبی ها، در لحظه ی بی یاوری ها، ذکر «تو» رمز عبور است...




حوریب و () حرف دل موضوع: به «نگار»



   1   2   3   4   5   >>   >

تبرک


بِسم الله الرَحمن الرّحیم


اَلّلهمَّ صَلِّ عَلی الصّدیقة فاطمَةَ الزّکیة حَبیبةَ حَبیبکَ وَ اُمّ اَحبائِکَ و اَصفیائِکَ الّتی انتَجَبتَها و فَضَّلتَها و اَختَرتَها عَلی نِساءِ العالمین. الّلهمَّ کُن ِ الطالبَ لَهَا ممَّن ظَلَمَها و اَستَخفَّ بِحَقّها و کُن ِ الثائِرَ الّلهمَّ بدَم ِ اولادها. الّلهمَّ و کَما جَعَلتَها اُمَّ اَئِمَةِ الهدی و حَلیلَةَ صاحِبِ الّلواء و الکَریمَةَ عندَ المَلِآء الاعلی فَصَلِّ علیها و عَلی اُمِّها صَلوةً تُکرِمُ بها وَجهَ ابیها محمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و تُقرُّ بها اَعیُنَ ذُرّیّتَها و اَبلِغهُم عنّا فی هذه الساعُةِ اَفضَلَ التّحیّةِ و السَلام...




نشان


به «نگار» - حوریب






آگاهی



 

عبور



نوا