خجل تر از آن است که بتواند بر درگاهت بایستد و بی واسطه صدایت کند. بار گناهانش آنقدر سنگین و ثقیل است که حتی طاقت آسمان هم طاق شده است. همه ی عالم می دانند که امشب را، باید بر دامان مقربینت دست توسل زد... بنده ی شرمگین و پشیمانت، خویش را در پس نام و حُرمت «قادَةَ الاُمَم» نهان کرده است؛ که از باب «طَهارةً لِاَنفُسنا» راهش دهی...