عیب تو نهان است چندانکه ستاره بختت تابان است . [نهج البلاغه]

سه شنبه 85/8/2 ::: 12:16 صبح



می روی و من نگرانت...و من از پی ات، خیره خیره و انگشت حیرت گزان و اشک حسرت به چشم، به «رفتنت» می نگرم...بی آنکه حتی به قدر ذره ای بتوانم به «ماندن» بخوانمت... تو از جنس رفتنی...از تبار نماندن...از قبیله گریز...از قافله شتاب...و نیک می دانم که، هر آمدنی را رفتنی است...گویا به قدر همین گاهِ اندک، قسمتِ این دل تنها و بی قرار بودی.آمده بودی به صبوری بخوانیش و دل نیز ، در این مجال صبوری کرد...بی صبرانه صبوری کرد!..
تو هم می روی!..اما... به گواه این دل ناشکیبا و طوفانی، به یقین می دانم که هر رفتن را نیز، آمدنی است...برو...به خدا می سپارمت، مهربانترین ِ این روزهای تلخ و گزنده راهی...

 

 




حوریب و () حرف دل موضوع: به «نگار»



تبرک


بِسم الله الرَحمن الرّحیم


اَلّلهمَّ صَلِّ عَلی الصّدیقة فاطمَةَ الزّکیة حَبیبةَ حَبیبکَ وَ اُمّ اَحبائِکَ و اَصفیائِکَ الّتی انتَجَبتَها و فَضَّلتَها و اَختَرتَها عَلی نِساءِ العالمین. الّلهمَّ کُن ِ الطالبَ لَهَا ممَّن ظَلَمَها و اَستَخفَّ بِحَقّها و کُن ِ الثائِرَ الّلهمَّ بدَم ِ اولادها. الّلهمَّ و کَما جَعَلتَها اُمَّ اَئِمَةِ الهدی و حَلیلَةَ صاحِبِ الّلواء و الکَریمَةَ عندَ المَلِآء الاعلی فَصَلِّ علیها و عَلی اُمِّها صَلوةً تُکرِمُ بها وَجهَ ابیها محمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و تُقرُّ بها اَعیُنَ ذُرّیّتَها و اَبلِغهُم عنّا فی هذه الساعُةِ اَفضَلَ التّحیّةِ و السَلام...




نشان


رفتن ... - حوریب






آگاهی



 

عبور



نوا