هیچ دختری، حتی نامهربان ترینشان، توان دیدن پدر در بستر بیماری را ندارند. دل دختر به پدر خوش است. پشت و پناهش پدر است...
اما «پدر» جان، تو برای من بیش از پدر بودی. پیامبر و امام و ولی و امیر و مقتدا و راهبرم بودی. همه ی عشق و حیات و امید زندگی ام بودی... حالا خود بگو که این لطیف ترین دختر آفرینش، این دردانه کوثر بی پایان تو - فاطمه (س) تو - چگونه تو را در بستر بیماری ببیند و آرام باشد؟! چگونه رفتنت را، مدینة النبی بی نبی را، باور کند؟! چگونه بعد از تو در میان خیل نامحرمان پیمان شکن دوام بیاورد؟! این داغ را چگونه برتابد؟! با علی (ع) مظلومش چه کند؟!
جدایی از تو برایش محال است، پدر...