سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از خیر پرسیدند فرمود : ] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارى‏ات بزرگمقدار ، و بر مردمان سرافرازى کنى به پرستش پروردگار . پس اگر کارى نیک کردى خدا را سپاس گویى و اگر گناه ورزیدى از او آمرزش جویى ، و در دنیا خیرى نبود جز دو کس را : یکى آن که گناهانى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید ، و دیگرى آن که در کارهاى نیکو شتابید . [نهج البلاغه]

شنبه 88/3/23 ::: 10:28 عصر



وقتی تو آفریده شدی ، عشق مطلق شکل گرفت و معنا یافت. ذره در ذره شور بود و اشتیاق، آن زمان که نورت در آسمان هفتم درخشیدن گرفت. چه اگر تو نبودی، نور خلقت نبود. آسمان تاریک بود. آمدی تا زنان عالم، و نه! حتی مردان نیز، بی اسوه و الگو نمانند.
بانوی درخشان هر دو جهان!
مادر عصمت!
آمدنت مبارک!...

شکفت زهره ی زهرا به دامن مادر
به بام هستی و مستی نگار می آید
بر آن خزان زده دلهای سرد و زنگاری
نشان کوثر پروردگار می آید...


پ.ن.1 اَللهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلمُکَ...
پ.ن.2 یک سال گذشت... و من همچنان منتظر...




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار




سه شنبه 88/3/19 ::: 11:40 عصر



گاه چون یک کودک کوچک، از فرط خستگی و غم، درون خویش مچاله می شوی... گاه تمام بغض و فریاد، در گلویت نیمه تمام می ماند... گاه یادت می رود که تو می مانی و «خودت»...







حوریب و () حرف دل موضوع: به «نگار»




سه شنبه 88/3/12 ::: 11:38 عصر



روح خدا و پیر و مراد همگان بودی و من کودکی خردسال؛ که نقش نام و کلام و چهره ات بر ضمیر خاطرم نگاشته شد. و آنچه که در خردسالی و از سر شوق و محبت و عشق و صداقت بر لوح دل حک شود، کی با گذر روزگاران محو خواهد شد؟

« هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود »...



هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود...


و بعد از تو نیز، همه ی عشق و امیدمان به وجود نازنین و گرانبهای «او»ست... که عشقش شوری بر نهادمان، نهاده است...
«بنفسی انت»...



کی رفته ای ر دل که تمنا کنم تو را...




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار




سه شنبه 88/3/5 ::: 10:13 عصر



اهل ولایت و محبت و درد و غیرت که باشی، حتی اگر هشت ساله هم باشی، نمی توانی دست نانجیب نامحرم را روی صورت معصوم «مادر» تاب بیاوری. نمی توانی حرمت شکنی و در نیم سوخته و میخ و دیوار و ناله ی مظلومانه و رد خون به ناحق ریخته شده ی او بر زمین را ببینی. نمی توانی ریسمان رابر گردن حبل الله المتین نظاره کنی... نمی توانی تا به ابد این واقعه ی جانکاه را فراموش کنی... نمی توانی...
مگر می شود دید و طاقت آورد؟ مگر می شود که فرزند ارشد «مادر» بود و او را حمایت نکرد و با او در کوچه های غربت همراه نبود؟ مگر می شود رازدار رازهای سر به مُهر «مادر» نبود؟
خوب شد بچه ها ندیدند...
آنچه که جگر را سوزاند و تکه تکه کرد، غم و مصیبت همان روز شوم است...

 

...




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار




سه شنبه 88/2/29 ::: 11:48 صبح



چیزی به ذهن دل نیامد که بر قلم جاری شود؛ از بس که سترگ و سنگین بود رفتنت...

«از شمار دو چشم، یک تن کم
وز شمار خرد، هزاران بیش»...

 

انا لله و انا الیه راجعون...




حوریب و () حرف دل موضوع: گاه نگار



   1   2      >

تبرک


بِسم الله الرَحمن الرّحیم


اَلّلهمَّ صَلِّ عَلی الصّدیقة فاطمَةَ الزّکیة حَبیبةَ حَبیبکَ وَ اُمّ اَحبائِکَ و اَصفیائِکَ الّتی انتَجَبتَها و فَضَّلتَها و اَختَرتَها عَلی نِساءِ العالمین. الّلهمَّ کُن ِ الطالبَ لَهَا ممَّن ظَلَمَها و اَستَخفَّ بِحَقّها و کُن ِ الثائِرَ الّلهمَّ بدَم ِ اولادها. الّلهمَّ و کَما جَعَلتَها اُمَّ اَئِمَةِ الهدی و حَلیلَةَ صاحِبِ الّلواء و الکَریمَةَ عندَ المَلِآء الاعلی فَصَلِّ علیها و عَلی اُمِّها صَلوةً تُکرِمُ بها وَجهَ ابیها محمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و تُقرُّ بها اَعیُنَ ذُرّیّتَها و اَبلِغهُم عنّا فی هذه الساعُةِ اَفضَلَ التّحیّةِ و السَلام...




نشان


بهار 88 - حوریب






آگاهی



 

عبور



نوا