بايد رنگ خدا گيرم که شب قدر، شب زيباييهاست، شب آسماني شدن است. شب همنشيني با فرشتگان است. شب توبه و استغفار، شب وعده با خداست. و من آمدهام با چشماني اشکبار و دستاني تهي و کولهباري از گناه که بر دوشم سنگيني ميکند.
آمدهام تا هميشه نيازم را با بينيازي وجودش يکرنگ کنم. آمدهام تا تسبيح توبه و استغفار را دانهدانه بشمارم. آمدهام تا وجودم را در اقيانوس بيکران رحمت الهي غرق کنم.
آمدهام اي خوبترين! اي بهترين! اي مهربانترين! تا در ميهماني بندگانت مرا نيز بپذيري و بخشش گناهان را بدرقة راهم کني. آمدهام تا به چهارده نور پاک، قسَمت دهم و والاترين کتاب را بر سر بگيرم و بالاتر روم. مرا به خويش وامگذار و در اين شب، با بهترين دوستانت همنشين کن و از خويش مران که بيتو حيرانم و سرگردان.
توي اين شب هاي پر بركت دعا كنيم براي هم.