سلام.
_چشمها را که باز کردم
فهميدم راستي راستي راهي شدم! راهي نور
اين بار اين من بودم که پاي در وادي انوار مي گذاشتم.
باور کردني نبود، اما ديگر فکه را از نزديک مي ديدم!
قتلگاه شهيد آويني را ..._
به روز هستم.