• وبلاگ : حوريب
  • يادداشت : شوق
  • نظرات : 1 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    مولاي يا مولاي
    به ياد عاشقانه هاي علي(ع)

    ماهي هاي قزل آلا در خلاف جهت رودخانه گاهي كيلومتر ها شنا مي كنند تا برسند به آنچه برايش شوق دارند!

    مي گويند فرق ماهي قزل آلا ي رودخانه با استخر ماهي در اين است كه ماهي هاي رودخانه گوشت محكمي دارند!

    انگار ورزيده ترند!

    حالا ربطش را با اين مطلب خودت پيدا كن!

    كاش ما هم گوشت تنمان محكم بود!!...

    + سعيدي راد 
    سلام. ممنونم از اظهار محبتتون.

    سلام....

    پاسخ

    سَلامٌ قَولاً مِن رَبّ رَحيم.... و عليکم...
    + يوسف 

    سلام

    1- به روز مي كنيد خبر بديد ، بد نيستا !!!

    2- با اين مطلب زيبا فقط مي تونم بگم دلم شكست ...

    هماره برقرار ...

    پاسخ

    سلام عليکم... ما خبر داده ايم.به شما نرسيده است.ازجناب علوي پيگيري بفرماييد!!
    منتظرانت همچنان تو را مي جويند .

    اي موعود ، اي منجي ، اي محبوب ، اي قائم منتقم

    بيا و ختم کن به چشمهايم انتظار را

    اگر چندين بار هم بخونم سير نميشم موفق باشي

    به روزم

    حق

    هوالحق

    حوريب جان... ممنون ..هم از بابت مطالبتون...هم از بابت لطفتون

    منم لينكتونو گذاشتم . راضي با شيد

    التماس دعا

    افسوس ان زمان که بايد دوست بداريم كوتاهي مي كنيم...ان زمان كه دوستمان دارند لجبازي مي كنيم...و بعد......براي انچه از دست داده ايم اه مي كشيم.../سلام.اميدوارم که خوب و خوش و خرم باشيد...ادمکها با پايان سفرنامه ي خود بروز شد و منتظر حضور گرم شما ودوستانتون...شاد باشيد و پاينده...ياحق...

    سلام عليكم

    ما هر بار اين متن ها رو مي خونيم

    و هر بار لذت مي بريم

    اگه كامنت نمي ذارم دليل بر نيومدن نيست

    التماس دعا

    پاسخ

    سلام بر خواهر مهربان و نازنيم... کوچک نوازي مي فرماييد...

    غم عشق او را گردون نيارد تحمل

    چون مي تواند کشيدن اين پيکر لاغر من؟

    .

    .

    .

    باقي بقاي تان

    نو به نو بجوشيد الهي

    پاسخ

    آسمان بار امانت نتوانست کشيد!!!.... قرعه کار به نام ما زدند!!!

    و هميشه قصه يكي بود و يكي نبود است ...
    و هميشه قصه از نحوي و محوي است ...
    و اسيران نحو و آشنايان محو ...

    نميدانم در اين سفر چرا هي به ما نحو مي آموزانند و محو نه !!!

    پاسخ

    اميد که اين بار محو در "محو" گرديد... آنجا که به دريا مي رسيم...

    بسم رب النور

    خدا كند كه بداني چقدر محتاج است

    نگاه خسته من به دعاي چشمانت

    سلام به دوست عزيزم. خوبي؟

    شرمنده از اينكه دير به دير سر ميزنم يه كم گرفتار بودم

    دلنوشته هات خيلي زيباست و همينطور موسيقي وبلاگت

    با ارزوي بهترينها براي تو دوست خوبم

    يا حق

    شكلك لبخند نداري چرا؟

    از طرف من يه لبخند ....

       1   2      >