آب طلب نكرده هميشه مراد نيست/ گاهي بهانه ايست كه قرباني ات كنند...
خوش حالم كه اين طوفانها هنوز همه چيز را از تو نگرفته اند ... هنوز چيزهايي براي تومانده است ... خيال نکن که آن حقيقي ترين هيچ گاه مجال ظهور بر پست ترين وادي را خواهد يافت ... گمان مبر که روزي اين چشمهاي رهگذر ، اين چشمهاي جستجوگر قانع ، توان راه يابي به آن گم شده را مي يابند ... راهي! کلام محبت کلامي نيست که اين قدر راحت ميان کوچه و بازار روان شود ... خواهر نازنينم ! هر كه نداند من خوب مي دانم كه تو عزيزترين داراييت را جايي در انتهاي قلبم پنهان کرده اي ... جايي که هيچ کلمه اي به آنجا نخواهد رسيد ... جايي که هيچ دستي به آن جا راه نخواهد برد ... داراييت را نگاه مي دار، آن وقت هر چه طوفان ، هر چه باد ، هر چه موج بيايد توچيزي از دست نخواهي داد ... آنچه ماندني است خواهد ماند . خواهد ماند ...و تو ميدانيش ...
خيلي دوست دارم!